جاوا (jar ) پرنیان
آندروید ( apk )
آندروید ( apk ) نسخه صفحه بندی شده
آیفون ( epub ) نسخه صفحه بندی شده
----------
کانال کتابخانه و دانلود کتاب در تلگرام
جاوا (jar ) پرنیان
آندروید ( apk )
آندروید ( apk ) نسخه صفحه بندی شده
آیفون ( epub ) نسخه صفحه بندی شده
----------
کانال کتابخانه و دانلود کتاب در تلگرام
مهر و مهتاب
نوشته : تکین حمزه لو
ژانر: عاشقانه , اجتماعی
جاوا (jar ) پرنیان
جاوا (jar ) کتابچه
آندروید ( apk )
آیفون ( epub ) تبلت
پی دی اف( pdf )
----------
خلاصه رمان " مهر و مهتاب "
داستان یک دختری بسیار مرفه و ازاد و تقریبا رها از دین هست که با هم دانشگاهی اش که جانباز شیمیایی و مذهبی که تمام فامیل درجه یک خود را در بمباران زمان جنگ در یک مهمانی از دست می دهد و به تنهایی زندگی می کند اشنا می شود و علیرغم مخالفت خانواده دختر با اصرار انها را راضی به ازدواج می کند ولی خانواده بجز برادرش او را طرد می کنند رفتار بسیار شیرین و منطبق بر اخلاق پسر باعث می شود که خانواده دختر و خودش متحول شوند و دست از کارهای ضد ارزش بردارند و...
****
کانال کتابخانه و دانلود کتاب در تلگرام
جـا وا - پر نیـا ن
جـا وا - کـتـا بچـه
جـا وا - اف بــوک
آ نـد ر و یـــــد
آیفـــون - تـبـلـت - آندروید
پی دی اف
جاوا - پرنیان jar
جاوا - کتابچه jar
جاوا - ف بوک jar
آندرویــد apk
آیفـون - تبلت - آندروید epub
پی دی اف pdf
خلاصه رمــان :
چهار تا دختر دبیرستانی که رفیقای چندین ساله هستن و در یک دبیرستان درس میخونن و هم رشته هستن و بعد از گذشت شیش سال همکلاسی بودن… کلاسهاشون دو به دو عوض میشه و روز بعدش هم راننده سرویس سابقشون … و راننده ی جدید یه پسر جوونه که
لینک های کمکی
حلاصه رمان :
زندگی و آینده یلدا زند با حضور برادر ناتنی پدربزرگش " محمد زند " دچار تغییرات اساسی می شود . دختر آرامی که تا چهارده سالگی با ترس و وحشتی عجیب از پدربزرگش زندگی می کرده است . این ترس با حضور محمد زند ( عمو جان ) بخاطر شباهت ظاهری که با پدربزرگش دارد دوباره زنده می شود . علاقه هیوا خواهرش، به ایلیا نوه محمد زند، که قرار بود به ازدواج منجر شود با یک سوال و اعلام نظر قاطع محمد زند، تنها باعث تغییری بزرگی در آینده و سرنوشت یلدا می شود
----------------
سایر لینک های کمکی
درباره ی کتاب :
رمان "هفت دختر هفت پسر" بر اساس داستان عامیانه ای که از قرن پنجم میان مردم عراق و میان رودان دهان به دهان میشده نوشته شده.کتاب در سه فصل تقسیم بنده شده است. فصل اول از زبان پوران دخترک یازده ساله شروع میشود. فصل دوم را امیرزاده ای به نام محمود ادامه میدهد و فصل سوم را دوباره پوران قهرمان رمان تعریف میکند. با اینهمه هیچ انفصالی در بیان ماجرا های کتاب به وجود نمی آید.آنچه میخوانید کلماتیست که سالها پیش پوران دختر مالک دکاندار فقیری از اهالی بغداد به خط خود نوشته است تا کودکان او کودکان کودکان او و تمام کودکانی که پس از ان ها به دنیا خواهند آمد از چگونگی تشکیل خانواده ی با شکوه و پرآوازه شان با خبر باشند.شگفتا و شگفتا!که تمام این مطالب را او به دست خود و به حروف زیبای عربی نوشت چراکه پدرش به هنگام کودکی بر خلاف سنت زمان -که خواندن و نوشتن را برای دختران منع مینمود-به او خواندن و نوشتن آموخته بود.پس آنچه را که در پی می آید بخوانید و چشمان حیرت زده ی خود را به شگفتیهایی که خداوند مقرر کرده است کاملا بگشایید.
خلاصه داستان :
پوران که بیشتر از بقیه خواهراش مورد محبت پدره از پدرش سواد و بازی شطرنج آموخته, کاری که در جامعه سنتی عرب برای یک زن غیر ممکنه .عموی پوران که تاجر ثروتمندیه و ۷ پسر داره به هر بهانه ای پدر پوران رو به خاطر داشتن ۷ دختر به باد تمسخر می گیره تا اینکه پوران از پدرش می خواد سرمایه ناچیز زندگیش رو روی او سرمایه گذاری کنه و ...
--------------------------------
سایر لینک های کمکی
جاوا (jar ) پرنیان
جاوا (jar ) کتابچه
جاوا (jar ) اف بوک
آندروید ( apk )
آیفون ( epub ) تبلت
پی دی اف( pdf )
----------
خشت و آینه
سخن آغازین نویسنده :
این کار واقعا متفاوت خواهد بود. شخصیتها و نوع داستان متفاوت خواهند بود. در این کار شخصیت اولی خواهیم داشت که پر از اشتباه است. پر از ندانم کاری. پر از خامی و بی تجربگی.
می خواهیم که با هم و در کنار شما به یک پختگی و ثبات شخصیتی در او برسیم. یک بلوغ ذهنی. شخصیت متزلزل و کوچک داستان ما، در انتها پخته و با ثبات و آرام خواهد شد. کسی که با همه کس و همه چیز سر ناسازگاری و عناد دارد، در انتها بالغ و فهیم می شود. حالت باری به هر جهت بودن او رشد خواهد کرد و تبدیل به کسی خواهد شد که برای اهدافش تلاش خواهد کرد.
در این داستان عشق هم خواهیم داشت. عشق و علاقه هایی متفاوت. عشقی پاک. عشقی که خود رشد می کند و می رویاند. عشقی که ورای نیاز های پیش پا افتاده و زمین گیر است. عشق ناپاک هم خواهیم داشت. چیزی که در نهایت محکوم به فناست. چون که از همان ابتدا هم نبوده است. نمی توان چیزی که نیست را هست کرد.
عشق هایی که در پی رنگی بود
عشق نبود عاقبت ننگی بود.
همین طور عشقی پاک و پر از دعای خیر از جانب مادر. عشقی مادرانه که با شناخت و درک متقابل، درنهایت شاید باعث اوج گرفتن و خود شناسی شخصیت داستان ما خواهد شد.
همان طور که در ابتدا هم گفتم، شخصیت داستان ما اشتباهات زیادی دارد. پس خواهش می کنم جبهه گیری نفرمایید. چیزی که من می نویسم یا هر نویسنده ی دیگری، قرار بر این نیست که آینه ایی از شخصیت خودم و یا اطرافیانم باشد. و درنهایت قرار هم بر این نیست که بی عیب و درست باشد. شخصیت داستان ما مثل هیچ کس نیست. مثل خودش است. بنابراین، این که شما او را با بقیه دختران هم سن او مقایسه کنید، اشتباه است.
یک خواهش دیگر هم دارم و آن اینکه داستان را با بقیه داستان های دیگر مقایسه نکنید. من که قرار نیست تمام داستان های دنیا را خوانده باشم که حالا بخواهم کپی برداری کرده باشم. پس اگر هم شباهتی وجود داشته باشد، ناخواسته است. کمی از آن محبت و توجه همیشگی تان را مبذول فرمایید همه چیز عالی می شود و دل من هم شاد.
از شوخی گذشته این داستان را فقط برای سرگرمی بخوانید. اوقات خوشی که در کنار هم و با هم خواهیم گذراند، آرزوی قلبی من است. باز هم از این که صبوری می کنید و در کنار من و با هم جلو خواهیم رفت، سپاسگذارم.
با تشکر از همه دوستان عزیز
بهاره حسنی
------------
سایر لینک های کمکی
خشت و آینه
جاوا (jar ) پرنیان
جاوا (jar ) کتابچه
جاوا (jar ) اف بوک
آندروید ( apk )
آیفون ( epub ) تبلت
پی دی اف( pdf )
----------
خلاصه داستان :
صهبا عظیمی مهر ، صیغه و زن دوم امیر حسام صالحی است . مردی که عاشقانه دوستش دارد . بعد از شش ماه شرایط به هم می ریزد . زن اول امیر حسام حامله می شود و صهبا مجبور می شود از امیر حسام جدا شود …………قشنگ…پایان خوش
--------------------
کانال کتابخانه و دانلود کتاب در تلگرام
------------------------------------
جاوا (jar ) پرنیان
جاوا (jar ) کتابچه
جاوا (jar ) اف بوک
آندروید ( apk )
آیفون ( epub ) تبلت
پی دی اف( pdf )
قسمتی از رمان
فرمان را چرخاندم و بوق زدم چند لحظه بعد مرد کت شلواری در را باز میکرد میدانستم مرا می شناسد سرش را به علامت احترام تکان داد ماشین را از روی سنگ فرش ها به سمت پارکینگ سرباز هدایت کردم. بی ام دابلیو مشکی رنگ اولین چیزی بود که توجه ام را جلب کرد اصلا احساس خوبی با این ادم نداشتم.
------------------------
سایر لینک های کمکی
همین که کنارت نفس میکشم
جاوا (jar ) پرنیان
جاوا (jar ) کتابچه
جاوا (jar ) اف بوک
آندروید ( apk )
آیفون ( epub ) تبلت
خلاصه رمان :