جاوا (jar ) پرنیان
جاوا (jar ) کتابچه
جاوا (jar ) اف بوک
آندروید ( apk )
آیفون ( epub ) تبلت
پی دی اف( pdf )
قسمتی از رمان
فرمان را چرخاندم و بوق زدم چند لحظه بعد مرد کت شلواری در را باز میکرد میدانستم مرا می شناسد سرش را به علامت احترام تکان داد ماشین را از روی سنگ فرش ها به سمت پارکینگ سرباز هدایت کردم. بی ام دابلیو مشکی رنگ اولین چیزی بود که توجه ام را جلب کرد اصلا احساس خوبی با این ادم نداشتم.
------------------------
سایر لینک های کمکی
همین که کنارت نفس میکشم